تیتر روزنامه عصر
پشت دریاها شهریست...

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

 

 

گفتار های دونالد والترز خیلی کوتاه است گاهی به یک خط هم نمیرسد.
اما اگر هر یک از آنها را برای چند بار در روز بخوانید اثر عمیقی در روح شما خواهد داشت.
هر گفتار برای یک روز است .یکی از روزهای زندگی شما که با تکرار این جملات و ورود مفهموم شان به ضمیر ناخود آگاه شما خیلی زیبا تر خواهد شد .
در هر حالی که هستید به خصوص پیش از خواب یکی از گفتار ها را تکرار کنید .ابتدا با صدای بلند و کم کم به شکل زمزمه .
آری به همین سادگی...



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

                      ولنتاین مبارک ...

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

              

                 باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست ....

 



نوشته شده در تاريخ دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

 

                          به سراغ من اگر می آیید

                                      نرم و آهسته بیایید

                                                مبادا که ترک بردارد  چینی نازک تنهایی من...

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

بدون شرح

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

 

حتما ببینید...



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

  

عمو سبزی فروش ترجمه شده به انگلیسی thumbs up

Uncle vegetable seller
Oh ye

Uncle vegetable seller
OH ye

Do you have vegetable?
Oh ye

I want a lemon
Oh ye

I want you alone
Oh ye

Uncle vegetable seller
Oh ye

I want a cherry
Oh ye

Your strawberry
Oh ye

Uncle vegetable seller
Oh ye

I want coconate
Oh ye

Can I spank your butt

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

  

موفقیت در سنین مختلف

در ٤ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... کثیف نکردن شلوار

در ٦ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پیدا کردن راه خانه (از مدرسه)

در ١٢ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... داشتنِ دوست (یافتن)

در ١٨ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... گرفتن گواهى نامه رانندگى

در ٢٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... برقرارى رابطه

در ٣٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن

در ٤٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن

در ٥٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن

در ٦٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... برقرارى رابطه

در ٦٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... تمدید گواهى نامه رانندگى

در ٧٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... داشتنِ دوست (تنهایی)

در ٧٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پیدا کردن راه خانه (از هر کجا)

در ٨٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... کثیف نکردن شلوار

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

  

 

ماجرای زن گرفتن کره خر



کـــره ای گــفــت بـــه بابای خرش// پــــدر از هـــمـــه جــا بـی خبرش

وقـــت آن اســــت بــــرای پســرت// ایـــــن الاغ نـــــــرّه ی کــــره خــرت

مــاده ای خـــوشگـل و زیـبا گیری// تـــو کــه هر روز به صحرا میری

وقـــت آن اســت کـه زن دار شـوم// ورنـــه از بـــی زنـــی بــیمار شوم

پـــدرش گــفــت کــه ای کـره خَرَم// ای عــزیـــز دل بـــابــــا ، پــســرم

تـــو کـــه در چــنــتــه نداری آهی// نـــه طــویـــلــه ، نه جُلی نه کاهی

تـــو کـــه جــز خـوردن مال پدرت// پـــــــدر نـــــــرهّ خـــــر دربــــدرت

هـــیـــچ کـــار دگــری نیست تورا// یک جو از عقل به سر نیست تورا

به چه جرأت تو زمـن زن طـلــبی// بـــاورم نـیــست کـــه ایـنقدر جَلبَی

بـــایـــد اول تـــو بــگـیـری کاری// بــهـــر مــــردم بــبـــری تــو باری

بعـد از آن یک دو تا پالان بخـری// بـهــر آن کُــرّه خـــوشگـــل بـبـری

یک طــویــلـه بکنی رهن و اجار// تــا کــه راضــی شــود از تو آن یار

بـعــد بـایــد بـخری رخت عروس// بـهـر آن مـاده خــر خـوب و ملوس

جُـــلـی از جــنـــس کــتـــان اعلا// روی جُـــل نـقــش و نـگـاری زیـبـا

بــعـــد بـــایـــد بـــکـــنی گلکاری// بــهــر مــاشـیـن عروس یـک گاری

وقــتی ایـــنـهــا بـــشـــود آمــاده// بــعـــد از ایـــن زنـــدگــیـــّت آغـازه

می بــری مـــاده خــرت را حجله // بــا تـــأنــی نَـکــه بـــا ایـــن عـجـله

بــشـنــو ایــن پــنــد زبابای خرت// پــــــدر بـــــا ادب و بــــا هــــنـــرت

تــا کـــه اســبــاب مــهــیــا نشود// موسم عــقــد تــو بــر پا نشود

پــس از امــروز بــرو بر سرِ کار// تــا نـــهـــنـــد آدمـــیـــان پــشتت بار

 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |

  

 

رفتم بانک به کارمنده می گم : ببخشید شما صندوقدار هستید ؟

میگه پَ نه پَ ! هاچ بکم !

 
 

رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟ میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!


 

به دخترعموم که ۵ سالشه میگم : دخترا موشن مثه خرگوشن !
میگهپَ نه پَ همه مثل شما پسرا گاو گوساله ایم !
اصلا یه وضعی شده به خدا !

 

 

گدا : دستشو دراز کرده به مرده !
مَرده میگه : پول بدم ؟

گدا می گه : پَ نه پَ بزن قدش !

 

 

رفیقم اومده خونمون ! وضو گرفته میخواد نماز بخونه ! می پرسه قبله کدوم طرفه ؟!
میگم : میخوای نماز بخونی ؟!

میگه : پَ نه پَ میخوام دیش ماهوارتو تنظیم کنم !

 
 

رفتم ماشینو از پارکینگ بگیرم یارو میپرسه میرید داخل ؟
میگم پَ نه پَ دیگه مزاحمتون نمیشم فقط به ماشینم بگید من دم در منتظرشم !

 

 

ایستک خریدم ، در باز کن رو دادم به دوستم ، میگه : با این بازش کنم ؟!
میگم پَ نه پَ ! روش راست کلیک کن ! اوپن ویت رو بزن ! با اینترنت اکسپلور بازش کن !

 

 

تو اتوبان داشتم با ۱۶۰ تا سرعت میرفتم ، کنترل نامحسوس ناغافل خفتم کرد ، زدم کنار، طرف گفت : کارت ماشین گواهینامه ، مدارک رو بش دادم گفت : این گواهینامته ؟
گفتم پَ نه پَ این علامت مخصوص حاکم بزرگ می تی کمانه ،احترام هم نمیخواد بذاری، فقط جانه هرکی دوست داری مارو بیخیال شو !
یه لبخنده ناجوری زد گفت : این که اعتبارش تموم شده ، تمدیش نکردی ، نه ؟
گفتم چی ؟ گواهی نامه رو میگی ؟
گفت پَ نه پَ علامت مخصوص حاکم بزرگو میگم ، حاکم بزرگ پاشو مهر نکرده !
جناب سروان بشینید کناره آقای می تی کمان ، ماشین رو ببرید پارکینگ !

 
 

حموم بودم ، مامانم می زنه به در می گم بله ؟ می گه حمومی ؟

میگم پَ نه پَ اینجا لندنه ، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوی !
میگه : در زدم بگم مهمونها اومدن دختراشون هم رفتن تو اتاقت داران با کامپیوترت کار میکنند ، لباس و حوله ات رو هم از پشت در برمیدارم که امشب رو لندن بمونی تا درک و فهم درست جواب دادن رو یاد بگیری ، آها یه چیز دیگه احتمالا آبگرمکن رو هم خاموش میکنم !!

  
 

داشتم تلویزیون میدیدم .
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به من میگه داشتی میدیدی ؟!
گفتم پَ نه پَ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی !

 
 

تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد میشه میپرسه : شما ایرانی هستین ؟
می گم : پَ نه پَ ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن !

 

 

میخوایم بریم خونه جدیدمون ، مامانم میگه این همه اثاثو باید با کامیون ببریم ؟!

میگم: پَ نه پَ راست کلیک کن ، کات شون کن ، برو تو خونه جدیده پیست کن !

 

 

                 

 

           

 

      

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط عادل |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.